یکی از کهنترین مسائل علوم قرآن، موضوع اعجاز قرآن است که در قرآن و روایات با نامهای «آیه»، «بیّنه»، «برهان»، «سلطان»، «حجت» و ... از آن یاد شده است. بررسی سیر تاریخی موضوع، نشان از استعمال و رواج «معجزه»، «اعجاز» و «خرق عادت» از سوی متکلمان در قرنهای 3 تا 5 هجری قمری دارد. با پیشفرض حجیت الفاظ قرآن، مسأله و دغدغه اصلی در این رابطه، آن است که عدم استفاده قرآن و روایات از لفظ معجزه و تأسی اهل بیت (ع) به استعمال واژههای مرسوم در قرآن (فارغ از روایات اندک موجود با لفظ معجزه که نیاز به تحلیل و بررسی دارد) چه دلیلی داشته است؟ در کاوش انجامشده با روش توصیفی تحلیلی روشن شد که الفاظ قرآنی علاوه بر دربرداشتن معنای معجزه و خرق عادت مصطلح و رویکرد نبوتشناسانه، دارای رویکردی معرفتشناسانه با اهداف تربیتی و هدایتی بوده است و این امر، نشان از حکمت خداوند در گزینش واژهها داشته و ما را به سمت پیروی و رواج واژگان قرآنی سوق خواهد داد.