3
دانشجوی دکتری تفسیر تطبیقی دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم
چکیده
در سالهای اخیر شبهات قرآنی از طریق محیطهای مجازی فزونی گرفته است. یکی از این موارد، کتابی به نام «نقد قرآن، دکتر سُها» است. وی در یکی از نقدهای خود، داستان هاروت و ماروت را افسانه پنداشته و علی رغم ثبت تاریخ بابل، بیان میکند که هیچ سند تاریخی و باستان شناسی در تایید آن وجود ندارد، همچنین فرستادن فرشتگان برای تعلیم سحر به جای هدایت مردم را کاری ظالمانه قلمداد میکند. شبههی دکتر سها براین مبنا استوار است که هاروت و ماروت فرشتگانی بودند که خداوند آنها را فرستاد تا به مردم سحر یاد بدهند و آن دو، این کار را انجام دادند و مردم به وسیله سحر بین زن و شوهر جدایی انداختند و در تاریخ بابل سندی که این مطلب را تایید کند وجود ندارد، پس افسانهای بیش نیست. در پاسخ باید گفت که با توجه به آیهی شریفه و سیاق آیات قبل، هاروت و ماروت انسانهای صالحی بودند که سحر، آموزش نمیدادند؛ بلکه در مقابل، معارف الهی را تعلیم میدادند؛ ولی مردم، خلاف آن تعالیم، عمل میکردند. ثانیا منظور از «المرء و زوجه» زن و شوهر نیست؛ بلکه انسان و قرین او مد نظر است. ثالثا علوم تجربی میتواند وجود چیزی را اثبات کند؛ ولی نمیتواند ادعا کند چون مدرکی دال بر تایید آن نیست، پس افسانه است.